قیام حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در مقابل حکومت جبار اموی، درس مقاومت و ایستادگی را به بشریت آموخت و راه نجات از ستم زورگویان و زیادهخواهی سلطه جویان را برای همه اعصار نشان داد.
پایگاه رهنما:
قیام حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در مقابل حکومت جبار اموی، درس مقاومت و ایستادگی را به بشریت آموخت و راه نجات از ستم زورگویان و زیادهخواهی سلطه جویان را برای همه اعصار نشان داد. انقلاب اسلامی که ملهم از قیام عاشورا صورت گرفت و با شکست استبداد داخلی، نبرد با استکبار جهانی را سرلوحه حرکت خویش قرار داده است، بدون تردید حیات ۴۰ ساله خود را مرهون ثبات قدمی میداند که اهلبیت (ع)، سیدالشهداء، محرم و عاشورا به او آموخته است و امتداد این راه، بدون تمسک به فرهنگ مقاومت عاشورایی و اسطورههای آن غیرممکن است. این دعایی که در انتهای زیارت عاشورا میخوانیم: «اللهم ... ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین. الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیهالسلام» و از خدا میخواهیم «خدایا مرا نزد خودت، همراه حسین علیهالسلام و یارانش – که در راه حسین علیهالسلام بذل جان کردند- با گامهایی استوار، ثابتقدم بدار»، نگاهها را به یک نکته اساسی توجه میدهد و آن اینکه ثبات قدم، بارزترین خصوصیت اصحاب امام حسین (ع) بود. اینکه امام حسین (ع) در وداع با اصحابشان هنگام عزیمت آنها به میدان و همچنین در بالای سر آن بزرگواران هنگام شهادت از میان آیات قرآن، آیه صداقت در عهد الهی (من المومنین رجال صدقو ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نخبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا) را تلاوت میفرمودند، گویای عنایت حضرت به ثبات قدم راستین یارانشان و اهمیت این ثبات قدم در راه حقی است که انتخابشده است.
ثبات قدم و ایمان به راه حقی که عاشورا به ما آموخت، امروز بیش از هر زمان دیگر که همه دنیای کفر در مقابل اسلام راستین و جبهه مقاومت صفآرایی کرده، ضروری به نظر میآید. آنچه تاکنون در سالهای اخیر در یمن، فلسطین، سوریه، عراق و... در جبهه مقاومت رخداده، حاصل ثبات قدم در مسیر حقی است که در مقابل جبهه کفر صورت گرفته است. سخنان سید حسن نصرالله و اقدامی که در مقابل صهیونیستها انجام دادند و موجبات هراس و وحشت آنها شدند را باید در راستای همین ثبات قدمی دانست که از حضرت اباعبدالله (ع) و آموزههای عاشورا به جریان مقاومت منتقل کرده است؛ لذا برخی پیامهای عاشورا برای مقاومت کنونی ملتهای مسلمان و ملت عاشورایی ایران عبارتاند از:
۱. سازش و تسلیم در برابر حکام ظالم و نالایق، در قاموس اسلام و فرهنگ عاشورا جایی ندارد؛
۲. ایستادگی در برابر دشمنان اسلام هزینه دارد؛ هزینههایی که حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باجان و مال و فرزند و همه آنچه در دنیا داشت، پرداخت و امروز باگذشت ۱۴۰۰ سال، آثار پربرکت و همیشه ماندگار آن را میبینیم؛
۳. از دشمن ولو با عِدّه و عُدّه زیاد، نباید هراس داشت. رعب و ترس از خصائل منافقین و افراد سست ایمان است. چنانچه شجاعت و شهامت جزء مختصات مؤمنین و شهادتطلبان است؛
۴. تحریم اقتصادی و استفاده از هر ابزاری برای وادار کردن جبهه مقاومت به تسلیم جزء خصائل جبهه باطل است؛
۵. دشمنان اسلام برای رسیدن به اهداف خود از هیچ خیانت و جنایتی فروگذار نکرده و به هیچ اصل انسانی و الهی پای بند نخواهند بود؛
۶. در مسیر مقاومت و نبرد با استکبار و مستکبرین، این پیام را باید به دشمن داد که از دادن جان و مال ابایی نداریم؛
۷. مرگ باعزت و شرف بر زندگی زیر بار زور و ذلت ارجحیت دارد؛
۸. مذاکره حضرت اباعبدالله برای لغو تحریمها و از روی نیاز نبود. بلکه کاری که حضرت انجام داد برای اتمامحجت و دعوت بهحق و نجات حتی یک انسان فریبخورده در جبهه باطل تا آخرین لحظهها بود؛
۹. جبهه مقاومت مقتدر و مظلوم، در این عصری که دشمن تمام توان خود را برای نابودی او بکار گرفته، با هوشمندی تمام، به تکلیف خود عمل میکند، ولو آنکه در شرایط نابرابر و دشوار باشد.
۱۰. سربلندی دنیا و آخرت مؤمنان و مسلمانان و انسانهای آزاده در گروه مقاومت و پایداری و نهراسیدن از دشمن است؛
۱۱. جبهه باطل حتی اگر بهظاهر پیروز میدان شود، قطعاً به اهداف خویش دست نیافته و بازنده واقعی این هماوردی نابرابر خواهد بود.
۱۲. در مقابل، جبهه مقاومت اگر بهظاهر هم شکست بخورد، ناشی از قدرت دشمن نیست. آنچه این جبهه را ضعیف میسازد، ناشی از خیانتهای داخلی و تردیدآفرینی عدهای سست ایمان و مرعوب است.
ارسال نظرات